کانال تلگرامی «عمری میدیا» وابسته به تحریک طالبان پاکستان (TTP) بهتازگی چندین ادعا در مورد عملیات ضدتروریزم در باجور، ولایت خیبرپختونخوا مطرح کرده است. در ادامه، هر یک از این ادعاها بررسی میشود.
ادعا نخست: عملیات «سربکاف» هزاران تن را بیجا کرده و مردم را مجبور به تشکیل کمیتههای ضد-TTP ساخته است.
این ادعا در چند بخش نادرست است. نخست اینکه تخلیه فقط در بخش محدودی از ولسوالی ماموند انجام شد، نه در سراسر باجور. در دیگر بخشهای ولایت، زندگی بهگونه عادی جریان دارد. دوم اینکه کمیتههای محلی از سالها پیش به دلیل حضور تروریزم شکل گرفته بودند و از سال ۲۰۱۶ به بعد عملاً فعالیتی نداشتند. بنابراین ربطی به تخلیههای اخیر ندارند. افزون بر آن، در منطقهای که با تهدید تروریزم روبهروست، نیازی به وادار کردن مردم برای پیوستن به کمیته وجود ندارد. طالبان خود با جرگهٔ محلی وارد مذاکره و آتشبس شدند. اگر مردم به زور مجبور میشدند، چرا طالبان مذاکره میکردند؟
ادعا دوم: ارتش پاکستان از غیرنظامیان بهعنوان سپر انسانی استفاده کرده است.
این یک اتهام جدی است، اما هیچ سندی در بیانیهٔ طالبان ارائه نشده است. در مقابل، بزرگان جرگه و نیروهای امنیتی بارها هشدار دادهاند که خود طالبان در میان مناطق مسکونی پنهان شدهاند. یکی از خواستههای کلیدی جرگه از طالبان این بود که از میان خانههای مردم بیرون شوند و غیرنظامیان را به خطر نیندازند.
ادعا سوم: طالبان از جنگ در مناطق مسکونی خودداری میکنند، اما نیروهای دولتی مرتکب جنایت جنگی میشوند.
اگر طالبان واقعاً از جنگ در میان مردم پرهیز میکردند، بزرگان محلی مجبور به مذاکره نمیشدند. طالبان نه تنها در مذاکرات حضور داشتند، بلکه بارها خواستار تمدید آتشبس برای مشورت با رهبران خود شدند. جرگهٔ محلی هفت بار با طالبان نشست داشت و یکی از خواستههای اصلیشان این بود که طالبان در میدان باز بجنگند، نه در میان غیرنظامیان. اما طالبان این خواسته را نپذیرفتند و گفتوگوها بینتیجه ماند.
ادعا چهارم: طالبان مدافعان بومیاند، اما ارتش پاکستان مزدوران خارجی.
این ادعا تلاشی آشکار برای تحریک احساسات قومی و ملیگرایانه است. گزارشها نشان میدهد که بزرگان جرگه از طالبان خواسته بودند به جایی بازگردند که از آن آمدهاند. حکومت پاکستان همواره گفته است طالبان پاکستانی در افغانستان پناه گرفتهاند و از آنجا برای حملات به پاکستان نفوذ میکنند. چندین گروه جنگی طالبان در مناطق مرزی نابود شدهاند؛ از جمله در ژوب بلوچستان. همچنان شماری از اتباع افغان همراه این گروهها در پاکستان کشته شدند، از جمله پسر معاون والی افغانستان که در فبروری در دیره اسماعیلخان جان باخت. بنابراین، عنوان «مدافعان بومی» شایسته بزرگان قبایلی است که برای صلح تلاش میکنند، نه طالبان.
از سوی دیگر، یک گزارش سازمان ملل متحد تأیید کرده است که طالبان افغان ماهانه سه میلیون افغانی (حدود ۴۳ هزار دالر) به رهبر TTP میپرداختند. با این پول و پایگاه در بیرون از پاکستان، پرسش این است که مزدور واقعی کیست؟
ادعا پنجم: متهم کردن طالبان به کشتار غیرنظامیان تبلیغات دولتی است.
این ادعا با سخنان خود طالبان تناقض دارد. اگر دولت واقعاً بیپروا به جان مردم حمله میکرد، دیگر نیازی به تخلیه و انتقال غیرنظامیان نمیبود. طالبان خود اعتراف کردهاند که تنها در ماه جولای ۲۰۲۵، دستکم ۳۶۰ حمله انجام دادهاند. بسیاری از این حملات غیرنظامیان را هدف گرفته است. در باجور نیز حملات آنان جان یک معاون ولسوالی و رهبر سیاسی مولانا خانزیب را گرفت. بنابراین، برای متهم کردن طالبان نیازی به «تبلیغات» نیست، زیرا خودشان کارنامهٔ حملاتشان را منتشر میکنند.