جرگهٔ اخیر در بنو که ظاهراً به هدف بررسی نگرانیهای مشروع مردم جانیخیل در مورد تلفات ملکی در جریان عملیاتهای ضد تروریزم برگزار شده بود، یک واقعیت نگرانکننده را برملا ساخت: بهرهبرداری سیاسی و فرصتطلبانهٔ تحریک تحفظ پشتونها (PTM) از رنجهای واقعی مردم پشتون.
در حالی که این نشست، درد و رنج واقعی مردم ملکی پشتون را که میان نیروهای امنیتی و دهشتافگنان گیر ماندهاند، برجسته ساخت، حضور PTM در آن جلسه نه برای کاهش این دردها، بلکه برای پیشبرد اهداف تفرقهبرانگیز و مخرب سیاسی خود بود.
پاکستان یک کشور فدرال و متنوع است که در آن، پشتونها مانند سایر اقوام، در تمام بخشهای ملی نقش کامل و برابر دارند. ادعای تبعیض و بهحاشیهراندگی پشتونها، آنگونه که PTM به شدت مطرح میکند، دروغی آشکار است. این روایت نادرست، نقش کلیدی و دستاوردهای مهم پشتونها در پیشرفت پاکستان را نادیده میگیرد. افزون بر آن، این روایت فداکاریهای عظیم پشتونها را در مبارزه با تروریزم نیز فراموش میکند فداکاریهایی که بیشتر در خیبر پختونخوا به دلیل نزدیکی با افغانستان صورت گرفته است. دولت پاکستان این قربانیها را به رسمیت میشناسد و بهطور جدی متعهد به تأمین امنیت و رفاه تمام شهروندان، بدون درنظر گرفتن قومیت، است.
سکوت گزینشی PTM معنادار است. در حالی که این تحریک با صدای بلند در مورد تلفات ملکی در عملیاتهای ضد دهشتافگنی اعتراض میکند، دربارهٔ کشتارهای گستردهٔ پشتونها به دست گروههای تروریستی، سکوت اختیار کرده است. این برخورد دوگانه، فرصتیطلبی آشکاری را نشان میدهد که روایت سیاسی سودآور را بر درد واقعی قربانیان ترجیح میدهد. تروریزم یک مسألهٔ قومی نیست؛ بلکه تهدیدی ملی است که تمام مردم پاکستان را در هر گوشهای از کشور هدف قرار داده است. طرح این مبارزه در قالب یک مسألهٔ قومی، به نفع تروریستان تمام شده و وحدت ملی را تضعیف مینماید.
عملکرد PTM فراتر از یک سیاست فرصتطلبانه است. شواهد فزایندهای نشان میدهند که این تحریک، توسط بازیگران خارجیاز جمله برخی حلقات در افغانستان و هندبهصورت فعالانه مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. شبکههای استخباراتی خارجی از بستر PTM استفاده میکنند تا روایت ضددولتی آن را در پایتختهای غربی تقویت کرده و در راستای اهداف خصمانهٔ خود قرار دهند. افشای سند رمزی استخبارات هند (RAW) که در آن به گروههای ملیگرای دیگر دستور داده شده بود تا از تاکتیکهای PTM تقلید کنند، نشاندهندهٔ بُعد بینالمللی این تهدید است. تحریک PTM و گروههای تروریستی، هرچند در ظاهر در تضادند، اما در عمل دو روی یک سکهاند که هدفشان بیثباتسازی پاکستان از درون است.
با وجود چالشهایی که از سوی تروریزم و گفتار تفرقهافکنانهٔ PTM وجود دارد، دولت پاکستان همچنان به سرمایهگذاری در خیبر پختونخوا و ولسوالیهای تازهادغامشده ادامه میدهد. تخصیص گسترده منابع به زیربنا، تعلیم و تربیه، خدمات صحی و همچنین توزیع عواید منابع طبیعی، به روشنی ادعاهای PTM دربارهٔ بهرهکشی را رد میکند. این سرمایهگذاریها نشاندهندهٔ تعهد دولت به رفاه تمام شهروندان، از جمله پشتونها، میباشد.
در پایان، در حالی که نگرانیهای مردم جانیخیل مشروع و مستحق رسیدگی فوری است، اما حضور PTM در این موضوع فقط سبب سوءاستفادهٔ سیاسی از دردهای مردم برای اهداف محدود خود میشود. عملکرد این تحریک، که از سوی حلقات خارجی حمایت میگردد و در برابر قربانیان واقعی تروریزم بیتفاوت است، تهدیدی جدی برای وحدت و ثبات پاکستان به شمار میرود. دولت باید همزمان با رسیدگی به مشکلات واقعی مردم پشتون، چهرهٔ واقعی PTM و حامیان خارجیاش را نیز افشا و خنثی سازد.