صبح ۱۵ اگست در کابل، فضای شهر هنوز عادی به نظر میرسید؛ مردم مصروف کارهای روزمره خود بودند و هیچکس نمیدانست که چند ساعت بعد چه رویدادی در پیش است.
در حالی که مردم عادی هنوز از اوضاع بیخبر بودند، طالبان به دروازههای کابل رسیده بودند و نشانههای تسلیم قدرت در ارگ آشکار بود.
عصر همان روز، طالبان نخستین پیام ویدیویی خود را که در نزدیکی اقامتگاه رئیسجمهور غنی ثبت شده بود، منتشر کردند. این ویدیو در سراسر کشور باعث شوک و شگفتی ناگهانی شد.
در پایان روز، رئیسجمهور اشرف غنی همراه با چند تن از نزدیکانش کابل را ترک کرد و از کشور بیرون شد.
با بازگشت طالبان، پرسشهایی در ذهن مردم و جامعه جهانی شکل گرفت:
آیا طالبان توافقنامه دوحه را عملی خواهند کرد؟
آیا این طالبان با طالبان سال ۱۹۹۶ فرق خواهند داشت؟
آیا خواهند توانست بهگونه درست حکومتداری کنند؟
آیا زنان افغان به حقوق بشری خود دست خواهند یافت؟
طالبان پس از بهدست گرفتن قدرت، عفو عمومی اعلام کردند، از مردم خواستند که در امور حکومت با آنان همکاری کنند و گذشته را فراموش کنند.
خروج نیروهای امریکایی در ۱۹ اگست به پایان رسید و در همان روز طالبان اعلام استقلال کردند. شعارهای «آزادی افغانستان» در شهر بلند شد و تمام کشور را زیر کنترل خود درآوردند.
اما خیلی زود طالبان سلسلهای از محدودیتها را آغاز کردند؛ بر آموزش و کار زنان ممنوعیت وضع کردند، آزادیهای فردی و بیان را محدود ساختند و بر موسیقی و هنر قیود و ممنوعیتها اعمال کردند.
وضعیت زنان
در چهار سال حکومت خود، طالبان بیش از همه به زنان افغان آسیب رساندهاند. زنان پیوسته قربانی محدودیتها شدهاند و هنوز نیز قربانی میدهند، اما طالبان بارها این محدودیتها را به نام شریعت توجیه کردهاند.
۱. سپتمبر ۲۰۲۱: مکتبهای دخترانه بالاتر از صنف ششم بسته شد، کار زنان در ادارهها محدود گردید و وزارت امور زنان منحل شد.
۲. مارچ ۲۰۲۲: تصمیم بازگشایی مکتبهای دخترانه لغو شد و دختران دوباره از دروازه مکتبها بازماندند.
۳. می ۲۰۲۲: پوشش کامل (برقع/عبایه/نقاب) اجباری شد؛ سفر بدون محرم یا نپوشاندن چهره میتوانست باعث بازداشت مردان خانواده شود.
۴. نومبر ۲۰۲۲: ورود زنان به پارکها، ورزشگاهها، حمامهای عمومی و مکانهای تفریحی ممنوع شد.
۵. دسمبر ۲۰۲۲ – جنوری ۲۰۲۳: زنان از رفتن به دانشگاهها و اشتراک در امتحانات داخلی محروم شدند.
همزمان طالبان محدودیتهای گسترده بر زندگی فرهنگی، سیاسی و مدنی جامعه وضع کردند؛ موسیقی، هنر و سینما را ممنوع ساختند، رسانهها را سانسور کردند، احزاب سیاسی و حرکتهای مدنی را غیرقانونی اعلام کردند و بر آزادیهای فردی مانند سفر، لباس و استفاده از انترنت نظارت شدید اعمال نمودند.
ادعاهای طالبان در مورد دستاوردها
با وجود انتقادها، طالبان مدعیاند که در چهار سال گذشته پیشرفتها و دستاوردهای زیادی داشتهاند:
۱. کنترول امنیتی – پایان بیشتر جنگها در بسیاری مناطق و کاهش درگیریها میان گروههای مسلح نسبت به گذشته.
۲. ایجاد حکومت مرکزی آوردن تمام کشور زیر اداره واحد و شکستن قدرت جنگسالاران محلی.
۳. تطبیق قوانین شریعت اجرای قوانین اسلامی در سراسر جامعه.
۴. کاهش فساد اداری ادعا دارند که سطح فساد مالی در ادارات دولتی نسبت به گذشته پایین آمده است.
۵. مبارزه با مواد مخدر – آغاز کمپاینهای گسترده در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ برای توقف کشت کوکنار و تولید هیروئین.
پروژههای انکشافی و زیربنایی
۶. ۳٬۵۷۵ پروژه انکشافی – با بودجه ۱.۹ میلیارد دالر در بخشهای زیربنا، صحت، انرژی و ترانزیت.
۷. پروژه خط آهن خواف–هرات – وصل افغانستان با ایران از طریق خط آهن.
۸. پروژه گاز تاپی – وصل ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند (به گفته طالبان کار جریان دارد).
۹. پروژه کانال قوشتپه – کانال به طول ۲۸۵ کیلومتر برای انتقال آب دریای آمو به ۵۵۰٬۰۰۰ هکتار زمین خشک؛ فاز دوم در اکتوبر ۲۰۲۳ افتتاح شد.
۱۰. سرکها و پلها – شامل سرک کابل–کندهار، سرک سالنگ، توسعه شبکه برق و ساخت چند پل.
۱۱. لین برق و پروژههای انرژی – تکمیل لین ۱۷۰ کیلومتری برق از کجکی تا کندهار، پروژههای انرژی تجدیدپذیر در حال اجرا.
روابط بینالمللی و دیپلماتیک
طالبان با چالش بزرگ در بهدست آوردن شناسایی رسمی و روابط گسترده بینالمللی روبهرو هستند. در چهار سال گذشته تنها چند کشور محدود با آنان تعامل داشتهاند:
۱. ۲۰۲۵ – روسیه نخستین کشور که طالبان را به رسمیت شناخت و تبادل سفیر انجام داد.
۲. ۲۰۲۴ – چین سفیر طالبان را پذیرفت و قرارداد ۲۵ ساله استخراج نفت در حوزه آمو امضا شد.
۳. ۲۰۲۳ – قزاقستان طالبان را از فهرست گروههای تروریستی خارج کرد.
۴. هند سفارت خود را دوباره فعال ساخت و مذاکرات در سطح مقامات عالی انجام داد.
۵. قطر، امارات متحده عربی، ترکمنستان، ازبکستان و برخی کشورهای دیگر روابط دیپلماتیک و کمکرسانی حفظ کردهاند.
روابط با ایران
۲۰۲۱–۲۰۲۲: تعامل محتاطانه – ایران بدون شناسایی رسمی، روابط محتاطانه حفظ کرد، سفارت خود را در کابل باز نگهداشت و درباره تجارت و ترانزیت گفتگو نمود. بر حفاظت از جامعه شیعه هزاره تاکید داشت، در حالی که اختلاف بر سر آب دریای هلمند پابرجا بود. وابستگی اقتصادی باعث حفظ روابط شد.
۲۰۲۳: منازعه بر سر آب و درگیریهای مرزی – اختلاف بر سر آب شدت گرفت؛ ایران طالبان را به نقض توافق آب متهم کرد. طالبان خشکسالی را دلیل کاهش جریان آب خواندند. درگیریهای مرزی در نیمروز تلفات بهجا گذاشت، اما تجارت ادامه یافت.
۲۰۲۴: کاهش تنش و گفتگوهای اقتصادی – کمیته مشترک برای حل مسئله آب ایجاد شد. ایران علاقهمندی به سرمایهگذاری در پروژههای افغانستان بهویژه خطوط آهن و بنادر نشان داد. تجارت از مسیر هرات، فراه و نیمروز نسبتا قوی ماند.
۲۰۲۵: بحران مهاجران و تنش دوباره – ایران روند اخراج مهاجران افغان را سرعت بخشید و دهها هزار نفر را بازگرداند. طالبان این اقدام را غیرانسانی خواندند. بازگشت مهاجران فشار اقتصادی و اجتماعی را افزایش داد. منازعه آب و مرز همچنان حلنشده باقی مانده است.
روابط با پاکستان
۲۰۲۱–۲۰۲۲: همکاری نسبی پاکستان روابط دوستانه حفظ کرد و در مورد تجارت و همکاری مرزی گفتگو نمود، امیدوار بود طالبان فعالیت تحریک طالبان پاکستان (TTP) را محدود کنند.
۲۰۲۲–۲۰۲۳: تنشهای امنیتی حملات TTP افزایش یافت؛ پاکستان خواستار اخراج رهبران این گروه شد، اما تغییری ایجاد نشد. درگیریها بر خط دیورند روابط را متشنج کرد.
۲۰۲۳–۲۰۲۴: فشارهای مرزی و تجاری درگیریهای خونین رخ داد؛ پاکستان گاهی گذرگاههای تورخم و سپینبولدک را بست. برنامه اخراج مهاجران تنش را بیشتر کرد.
۲۰۲۴–۲۰۲۵: اخراج گسترده مهاجران و افزایش تنش پاکستان شمار زیادی از مهاجران افغان را اخراج کرد؛ طالبان آن را غیرانسانی دانستند. اسلامآباد طالبان را به پناه دادن به اعضای TTP متهم کرد، اما طالبان این اتهام را رد کردند. روابط اقتصادی زیر سایه تنشهای سیاسی و امنیتی باقی ماند.
۱. حکومت اول ترامپ و طالبان (۲۰۱۸–۲۰۲۱)
در سال ۲۰۱۸ گفتگوهای مستقیم دوحه را با طالبان آغاز کرد.
در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ “توافقنامه دوحه” را امضا کردند: خروج نیروهای امریکایی، تعهد طالبان برای مبارزه با تروریزم، آغاز گفتگوهای بینالافغانی، و رهایی زندانیان طالب.
با طالبان به جای جنگ، به شکل شریک مذاکرات سیاسی برخورد کرد.
گاهی برای فشار از تهدید حملات هوایی استفاده میکرد، اما هدف اصلیاش خروج نیروها بود.
.2 حکومت بایدن و طالبان (۲۰۲۱–۲۰۲۴)
پس از تسلط طالبان در ماه اوت ۲۰۲۱، بایدن نیروهای امریکا را به طور کامل خارج کرد.
طالبان را به عنوان حکومت رسمی به رسمیت نشناخت، اما برای کمکهای بشردوستانه و گفتگوهای امنیتی با آنها ارتباط محدود برقرار کرد (بیشتر از طریق قطر).
حدود ۷ میلیارد دالر از داراییهای بانک مرکزی افغانستان مسدود شد و بخشی از آن در خارج برای ثبات بانک افغانستان اختصاص یافت.
بیشتر کمکها از طریق سازمان ملل رسانده میشد، نه مستقیم به طالبان.
بر حقوق زنان و تعهدات ضد تروریزم فشار وارد میکرد.
۳. موضع کنونی ترامپ در برابر طالبان 2025
۱. مسأله بگرام
پایگاه هوایی بگرام که در سال ۲۰۲۱ قبل از سقوط کابل به طالبان تخلیه شد، همچنان در کنترل طالبان است.
ترامپ بارها این اقدام دولت بایدن را “یک اشتباه بزرگ استراتژیک” خوانده و گفته که خروج از بگرام باعث شد امریکا اهرم فشار نظامی خود را از دست بدهد.
در سال ۲۰۲۵، هیچ برنامه علنی برای بازپسگیری یا استفاده مجدد امریکا از بگرام وجود ندارد، اما برخی مقامات جمهوریخواه پیشنهاد بازگشت حضور محدود را مطرح کردهاند..
۲. خروج نیروهای امریکایی
خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان در ماه اوت ۲۰۲۱، که بخش پایانی آن در دوران بایدن اجرا شد، از دید ترامپ “بدترین و شرمآورترین خروج تاریخ امریکا” بوده است.
او تأکید میکند که اگر خودش در قدرت میبود، خروج را “شرایطمحور” انجام میداد و تجهیزات نظامی را به طالبان نمیگذاشت.
در ۲۰۲۵، ترامپ بازگشت نیروهای رزمی را مطرح نکرده، اما گفته امریکا باید “گزینه مداخله محدود ضدتروریزم” را حفظ کند.
۳. مسائل حقوق بشر
دولت ترامپ در سال ۲۰۲۵ تقریباً همه کمکهای بشردوستانه را متوقف کرده و دلیل آن را “سوءاستفاده طالبان از کمکها” دانسته است.
برخلاف بایدن که بر فشار برای حقوق زنان و آموزش دختران تأکید میکرد، ترامپ این موضوعات را در اولویت پایینتری قرار داده و بیشتر بر “امنیت امریکا و توافقات سیاسی” ت مرکز کرده است.
منتقدان میگویند این رویکرد باعث شده وضعیت حقوق بشر در افغانستان بدتر شود، بهویژه برای زنان و اقلیتها.
چالشهای کنونی طالبان (اگست ۲۰۲۵)
۱. انزوای بینالمللی و نبود شناسایی رسمی هیچ کشور مهمی حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است؛ این مانع سرمایهگذاری، کمک و مشروعیت سیاسی میشود.
2. بحران اقتصادی و بیکاری تحریمها و کاهش کمکها اقتصاد را ضربه زده، بیکاری بالاست و ۲۶ میلیون نفر به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.
3. تهدیدات امنیتی (داعش و TTP) حملات داعش-خراسان ادامه دارد، بهویژه علیه اقلیتها و اماکن عمومی؛ تنش بر سر TTP روابط با پاکستان را تیره کرده است.
4. فشار جهانی بر حقوق زنان ممنوعیت آموزش و کار زنان مانع شناسایی بینالمللی و منبع نارضایتی داخلی است.
5. بحران مهاجران و فشار کشورهای همسایه – اخراج گسترده مهاجران از پاکستان و ایران فشار اجتماعی و اقتصادی را افزایش داده است.
6. منازعات آبی و مرزی اختلاف بر سر آب هلمند با ایران، خط دیورند با پاکستان، و مسائل ترانزیت با آسیای میانه.
7. نبود وحدت سیاسی داخلی اختلافات جناحی بر سر تقسیم قدرت، روابط خارجی و سیاستگذاریها، که تهدیدی برای ثبات است.
امید به آینده
با توجه به وضعیت کنونی، کسب اعتماد جهانی و بازگرداندن حقوق زنان برای طالبان ناممکن نیست، اما وابسته به تغییرات جدی و مشروط است.
جامعه جهانی انتظار دارد طالبان ممنوعیت آموزش و کار زنان را بردارند، حکومت فراگیر تشکیل دهند، ضمانتهای عملی علیه تروریزم ارائه کنند و معیارهای حقوق بشری را رعایت نمایند. برآورده ساختن حتی بخشی از این خواستهها میتواند به عادیسازی تدریجی روابط و حتی شناسایی محدود منجر شود.
بازگرداندن حقوق زنان نیز ممکن است، اما تنها در صورتی که طالبان میان محدودیتهای ایدئولوژیک و فشار جهانی راه میانه پیدا کنند. نیازهای اقتصادی داخلی نیز آنان را وادار به بازنگری در سیاست منع کار زنان میکند. برخی اعضای معتدل طالبان برای تغییر در این بخش تلاش دارند، اما تاکنون تغییر بزرگ در سطح سیاست رسمی رخ نداده است.
بهطور کلی فاصله میان امید و واقعیت هنوز زیاد است. اگر طالبان موضع کنونی خود را تغییر ندهند، انزوا ادامه خواهد یافت و وضعیت زنان محدود باقی میماند. اما اگر در حقوق زنان، حکومتداری و روابط بینالمللی انعطاف تدریجی نشان دهند، این میتواند آغاز تغییر باشد و هم اعتماد جهانی را بهدست آورند و هم در وضعیت زنان افغان پیشرفت حاصل شود.